- گاهی حرفهام آنقدر رو هم انبار می شه که دیگه حتی از گلوم هم رد نمی شه! یک جایی می مونه بین ذهن و فراموشی، یا شاید هم بین خواب و بیداری! هر چه تلاش می کنم نه فریاد می شن و نه میل فریاد شدن دارند. حرفهام یک جایی گیر کردن، شاید به این امید که فراموش بشن ولی حیف که نه نای فریاد زدن دارم و نه توان فراموشی!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر