- امروز سال تحصیلی جدید رسمآ از طرف دانشجویان آغاز شد! یکی از کلاسها هم چهره و شیوه کارم برای آنها آشنا بود و هم چهره تک تک آنها برای من! دیگه لازم نبود نطق کنم ، خودشان از حفظ بودند که روش کار به چه صورت است. هم تقویم داشتند برای تعیین آزمونهای میان ترم و کوییز ها و هم می دانستند آزمونها به چه صورت برگزار می شه. و به قول اون شیطون کلاس اگر و اما نداریم ! ... این دانشجوها از اون دسته دانشجویان مورد علاقه ام هستند و کلاس درس هم از اون کلاسای پویا و پر جنب و جوش ! از اون کلاسایی که توش اشتیاق هست و سؤال و جواب. خدا کنه تا آخر همین جور پیش بره.
- یک کلاس دیگه چهره ها نا اشنا، البته شاید اونها برای من و نه من برای اونها. گر چه می دونستم اکثرشون از سال بالاییها راجع به شیوه کار پرسیدند ولی ترجیح دادم یه نیم ساعتی نطق پیش از درس داشته باشم تا کمتر به شنیده ها و نشنیده ها توجه کنند! با بسم الله درس شروع شد. اولین جلسه خیلی ساکت و ارام گذشت ، که نتیجه همان نطق بود! ولی کم کم باید بدونند من کلاس بی روح و یکنواخت که فقط من حرف بزنم را نمی خوام! به گفته دانشجویان سالهای قبل ( که حالا بعضی هاشون از دوستان خوبم هستند ) اون نطق پیش از درس بعضی مواقع کار ساز است و گاهی هم باعث ترس! گاهی هم باعث می شه تا دانشجوها یک کم بیشتر شش دانگ حواسشون تو کلاس جمع باشه و تا مدتی کلاس و درس را جدی بگیرند! فقط خدا کنه بتونم ارتباط خوبی با دانشجویان این کلاس هم برقرار کنم. انشاءالله.
۱۳۸۷ مهر ۶, شنبه
اولین روز
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر