۱۳۸۸ آذر ۹, دوشنبه

یاد

  • یاد ایام جوانی جگرم خون می کرد

  • خوب شد پیر شدم آخر و نسیان آورد

گاهی این بیت را زیر لب زمزمه می کنم ... وانمود می کنم فراموش کرده ام همه اون خاطرات و ... ولی می دانم فراموش نکرده ام... خودم را نمی توانم گول بزنم...




هیچ نظری موجود نیست: