عمر گذر
۱۳۸۷ شهریور ۵, سهشنبه
یک جرعه از آبروی باران برسان
اسباب پذیرایی مهمان برسان
او سر زده آمده ست و دستم خالیست
ای عشق؛ به سفره ام کمی نان برسان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر