۱۳۸۸ اسفند ۲۸, جمعه

بهار

  • بهار دست توانمند دوست! باغ ام کن
  • برای لحظه ای از عمر، شبچراغ ام کن
  • ببار بر سر من بارش نگاهت را
  • اگر که باغ  نگشتم، کویر داغ ام  کن

  • تو ای بهار برایم دعای باران کن
  • دعای خرمی روی سبزه زاران کن
  • فدای میکده های نگاه سبزت، من
  • مرا فدایی چشم امیدواران کن
  •  
  • بهار با خود من می بود و من نمی دیدم
  • ز شاخه دانه بید مشک را نمی چیدم
  • نگاه کاسنی تلخی چراغ شد، ناگه
  • حضور سبز خدا را به باغ فهمیدم 
  •  
  •  

هیچ نظری موجود نیست: