اولین پست سال نود و هشت مصادف با روز معلم شده است. انقدر در روزهای اولیه سال با اتفاقات و وقایع روبرو شدیم که هرگاه خواستم بنویسم دستم همراهیم نکرد. سیلی که امسال در بسیاری از شهرها امد خسارت زیادی به بار اورد و معلوم نیست تا کی وچند سال دیگه مشکلات انهایی که بیخانمان شدهاند حل شود. ان شبهایی که سیل مردم را محاصره کرده بود تا صبح نخوابیدم و نگران بودم! ما فقط میشنویم که شهرها در محاصره اب هستند ولی تصورش بسیار سخت است!
زمانی که سال تحویل شد و ان روزهایی که همه فامیل به رسم هرساله برای دید و بازدید می امدند نبود مادر خیلی نمود میکرد و تحملش سخت! جای خالی مادر در همه احوال حس میشه، و دلتنگی اش غمناکترین لحظات زندگی ام است.
پیام های زیبای دانشجویان و انهایی که سالیان خیلی دور دانشجویم بودهاند، باعث انبساط و شادی درونی ام شده و از همشون ممنونم که به یادم بودند.
۳ نظر:
سلام
روزتون مبارک!
.
و اینکه من خبر نداشتم از آرامش ابدی مادرتان! :(
می دانم خیلی دیر است ولی غمش که کهنه نمی شود، پس مرا هم در غم خود شریک بدانید. خدا رحمتشان کند.
سلام علی اقا
ممنون از پیامتان و تشکر از اینکه به یادم بودید.
بله غم از دست دادن نزدیکان بسیار سخته و کهنه نمیشه! خداوند رحمت کند پدر گرامی تان را و روحشان شاد.
ممنونم.
روز و روزگارتون خوش :)
ارسال یک نظر