۱۳۸۹ دی ۲۴, جمعه

"یکی"

  • یه روزهایی منتظریم " یکی" که برامون اهمیت داره بهمون سر بزنه و کلامش هر چقدر هم که معمولی باشه برایمان زیبا و دلنشین به نظر می اد و احساس خاصی نسبت بهش داریم ولی یه دفعه  حس می کنیم باید ازش فاصله بگیریم و حتی کار به جایی می رسه که کلامش را به غضب جواب می دهیم و با این روش یه جورایی بهش اشاره می کنیم که بهتره حرف نزنه چون دیگه ازش خوشمون نمیاد. ... برخوردها و رفتارها نشان می ده دلخوری وجود داره وبدون اینکه دلیلش را به همون "یکی" بگوییم و اجازه حرف زدن و دفاع کردن بهش بدیم، غیابا محاکمه می کنیم، غیابا حکم صادر می کنیم و غیابا حکم را به اجرا در می اوریم!!! ...  ایا این شیوه با منطق دوستی سازگاری داره؟!!!
  • اگه نگاهی به گلوی "یکی" انداخته بشه یه بغض گردویی شکل دیده می شه که هر لحظه ممکنه خفه اش کنه!

هیچ نظری موجود نیست: