۱۳۸۹ فروردین ۱۵, یکشنبه

بهانه ای برای نوشتن

  • سومین سالنامه را که هدیه گرفتم یک کم ورقش زدم و نگاش کردم، جنس کاغذ اش مرغوب و عالیه!  یادش بخیر هر سال یکی از بهترین سر رسید ها را برا خاطرات نوشتن و یادداشتهای دل انتخاب می کردم. دستخطم بد نبود و تمیز می نوشتم ولی حالا وبلاگ شده دفترچه خاطرات و مثل قدیما یه گوشه ای قایمش نمی کنم. صفحه هاش همیشه بازه و هر کسی هر زمانی که دلش بخواد می تونه بیاد سراغش و زیر و روش کنه!!!  یه نکته جالب اینه که تو بعضی از سررسیدهای سالهای قبل کلی مساله ریاضی حل کردم و لابلای اون حلها دلنوشته ها هم پیدا می شه و اکثرا  زمان  هم در زیرش ثبت شده!!!  طبق معمول شب کار بودم!! دلم می خواد مثل اون وقتها دوباره خوشخط باشم و حرفی برای نوشتن داشته باشم...
  •  
  •  

۱ نظر:

علی گفت...

سلام
سال نو شما هم مبارک و ممنون از اینکه به یاد ما بودین. به هر حال وظیفه ما کوچیکتراس که اول بیایم عید دیدنی!
انشالا سال خیلی خوب و پرامید و خوشی براتون باشه.
***
نوشته های آخرتون رو خوندم و مثل همیشه لذت بردم. یک جور دوست داشتنی می نویسین و البته خیلی زنده!
موفق باشین استاد...