بیست و پنج دیماه سالروز تولد عمر گذری است که از عمرم گذر می کند! دوازده سال هست که تنهایم نگذاشته و تنهایش نگذاشتم! امید است اینجا بیشتر و بیشتر بنویسم از انچه که در دل است; نه از انچه درد دل است!
به یاد قطعه از شعر زنده یاد قیصر امین پور افتادم:
دردهای من
جامه نیستند
تا زه تن در ارورم
چامه و چکامه نیستند
تا به رشته سخن در آورم
نعره نیستند
تا ز نای جان بر آورم
دردهای من نگفتنی است
دردهای من نهفتنی است
...
...
...
۲ نظر:
سلام
تولدش مبارکه باشه و امیدوارم سال های سال خبرهای خوشی و شادی درش نوشته بشه.🌹
سلام علی اقا
سپاس فراوان. 🌹
ارسال یک نظر