- ببخشید سکه دارید؟؟
- می خواهم زنگ بزنم
- به گذشته
- به آن روزها
- به صداقت
- به وفا
- به راستگویی
- به قول و قرار
- به همه خوبی ها؛ که گذشتند و رفتند!
۱۳۹۶ دی ۴, دوشنبه
یاد گذشته!
۱۳۹۶ دی ۱, جمعه
اول دی 96 و فال شب یلدا
- اول دی ماه نود و شش هست. یک روز افتابی و زیبا! بعد از یک هفته الودگی شدید هوا و دلهره و اضطراب زلزله چهارشنبه شب ( 29 آذر ماه) دیشب بارون امد و یک دفعه هوا خیلی تمیز شد! دیشب با خودم گفتم خدا جان دمت گرم که شب یلدا درهای رحمتت را بروی مردم باز کردی! گرچه حوادث و بلایای طبیعی و غیر طبیعی ادم ها را همچون هوا کدر و درهم می کنه ولی شاید گاهی لازم باشه تا به خودمان بیاییم و بفهمیم دلبستگی هایمان به این دنیا برای چیست؟!
- همانند همیشه تفعلی زدم به دیوان حافظ و او هم فال شب یلدایم را چنین پاسخ داد:
خيز تا خرقه صوفي به خرابات بریم
خيز تا خرقه صوفي به خرابات بريم
شطح و طامات به بازار خرافات بريم
سوي رندان قلندر به ره آورد سفر
دلق بسطامي و سجاده طامات بريم
تا همه خلوتيان جام صبوحي گيرند
چنگ صبحي به در پير مناجات بريم
با تو آن عهد که در وادي ايمن بستيم
همچو موسي ارني گوي به ميقات بريم
کوس ناموس تو بر کنگره عرش زنيم
علم عشق تو بر بام سماوات بريم
خاک کوي تو به صحراي قيامت فردا
همه بر فرق سر از بهر مباهات بريم
ور نهد در ره ما خار ملامت زاهد
از گلستانش به زندان مکافات بريم
شرممان باد ز پشمينه آلوده خويش
گر بدين فضل و هنر نام کرامات بريم
قدر وقت ار نشناسد دل و کاري نکند
بس خجالت که از اين حاصل اوقات بريم
فتنه مي بارد از اين سقف مقرنس برخيز
تا به ميخانه پناه از همه آفات بريم
در بيابان فنا گم شدن آخر تا کي
ره بپرسيم مگر پي به مهمات بريم
حافظ آب رخ خود بر در هر سفله مريز
حاجت آن به که بر قاضي حاجات بريم
۱۳۹۶ آذر ۳۰, پنجشنبه
زلزله تهران 29 آذر 96
- دیشب شهر دود گرفته ام را خدا تکانی داد... مردم شهرم در انتظار وزیدن بادی بودن تا غبار از چهره تاریک آسمان برود و ستاره هایش را ببینن ... اما خدای آسمانم زمین شهرم را تکان داد... در یک لحظه تمام معادلات من بشر بهم ریخت... دیگر هیچکس به ساختمان لوکسش نمی توانست تکیه کند... حتی همان همشهری با پرستیژم که رنگ مبلمان و پرده و... را با کاغذ دیواری هر اتاقش جور کرده بود....هیچ کدام از اینها قابل اتکا نبود... همه فرار می کردن از ساختمان های ...
- شب را در خیابان محله مان جلوی مطبخ داغ کله پزی گذراندیم ...
- حالا که صبح نزدیک است، پاتیل کله پز جا افتاده، ماشین ها یکی یکی جلوی مطبخ می ایستند و یا صبحانه می خرند یا صبحانه می خورند... و ...
- دوباره به همان ساختمان ها بر می گردیم...
- اما یادمان باشه جز به خدا و خوبی هایش به هیچ چیز نمی توان اعتماد کرد حتی به برج هایش ...
- قدر مهربانی ها به یکدیگر را بدانیم...
۱۳۹۶ آبان ۳۰, سهشنبه
به ياد پدرم
رفت و تمام روزها
بر مدار پنجشنبه نبودنش
تكرار مى شوند
حالا من مانده ام و
دلى كه هر روز ياد نبودنش را
خيرات مى كند!
"سى ابان ٩٦ نهمين سال درگذشت پدر"
بر مدار پنجشنبه نبودنش
تكرار مى شوند
حالا من مانده ام و
دلى كه هر روز ياد نبودنش را
خيرات مى كند!
"سى ابان ٩٦ نهمين سال درگذشت پدر"
۱۳۹۶ آبان ۵, جمعه
دکتر پاشا و عقبه های زندگی
- چهارشنبه به مناسبت روز امار دکتر پاشا سخنرانی داشت، همان کسی که همیشه برایم قابل احترام بوده و خواهد بود. صحبت هایش همانند همیشه شیرین و دلنشین بود. از پنجاه سال همراهی اش با امار گفت و از "عقبه" هایش! مفهوم "عقبه" را خودش به همان تعبیری که در قران امده بکار برد. در پایان مراسم به ایشان گفتم در یکی از عقبه های من شما سهم بسزایی دارید و از این بابت سپاسگزارم! شباهت زیادی بین طی شدن مسیر زندگی خودم با دکتر پاشا می بینم و احتمال زیاد اگه قرار باشه یه روزی منهم به ده هایی از زندگی ام اشاره کنم، همانند ایشان دسته بندی می کنم! کلمات "احتمال"؛ "تصادفی"؛ "فرایند" و... در زندگی من نیز "کاربردی" به همان مفهوم علمی شان دارد!
- یک بار دیگه یادم افتاد که اگر قرار باشه به عقب برگردم مجدد همان ریاضی و به همراهش امار ریاضی را انتخاب می کردم!
۱۳۹۶ آبان ۲, سهشنبه
محترم
- "محترم" هم به دیار باقی شتافت! خداوند رحمتش کند و روحش شاد! خیلی ناراحت شدم و برای تنهایی روزهای اخر زندگی اش گریستم! رفتنش ناگهانی بود و تلنگری بود به خیلی ها!
۱۳۹۶ مهر ۶, پنجشنبه
زخم دل
- بعضی آدمها را باید
- یهویی از زندگی حذف کرد
- مثل کندن چسب زخم از روی پوست
- سخته، دردناکه
- ولی مجبوری
این کار را کردم ولی جای زخمش رو دلم باقی ماند!
۱۳۹۶ مهر ۱, شنبه
۱۳۹۶ شهریور ۲۶, یکشنبه
شروع ترم 961
- معروفه که دانشجویان به همدیگه می گویند : " روز اول میخواهید برید دانشگاه خب برید ما حرفی نداریم ولی خب سر کلاس نرید!"
- ولی خب در طول سالیان سالی که تدریس می کنم تا حالا نشده دانشجویان کلاس های من در روز و هفته اول تشکیل نشه! حتی امروز ... این ورودی هایی که می گفتند هفته اول هیچ کلاسی را نمیان! ... آمدن...
۱۳۹۶ شهریور ۲۵, شنبه
۱۳۹۶ شهریور ۴, شنبه
چهارم شهریور؛ تولدی دیگر
- یک بار دیگه به روز چهارم شهریور سالروز تولدم رسیدم،خدا را شکر که یک سال دیگه را نیز گذروندم و به عمرم اضافه شد! با ابنکه از میانسالی عبور کرده ام ولی هنوز حسش نکردم و نمی خواهم قبول کنم وارد سراشیبی زندگی شده ام! نمی دانم تا چند سالگی عمر خواهم کرد ولی از خداوند میخواهم همانگونه که تا کنون عمر با عزت نصیبم کرده بعد از این هم لطفش را از من دریغ نکنه. خوشحالم تا انجایی که در توانم بوده با صداقت و روراستی زندگی کرده ام و دیگران نیز با همین ویژه گی مرا می شناسند.
یه جمله هم در پایان: من یه شهریور ماهی هستم؛ شهریوری رفیق می مونه با همه نا رفیقی ها!
۱۳۹۶ تیر ۲, جمعه
از تنهایی تا تنهایی
- وقتی تنهاییم
- دنبال دوست می گردیم
- پیدایش که کردیم
- دنبال عیب هایش می گردیم
- از دستش که دادیم
- در تنهایی
- دنبال خاطراتش می گردیم
- ...
۱۳۹۶ خرداد ۴, پنجشنبه
آرامش ... دانش
- اﻓﺮﺍﺩﯼ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻣﺎ ﻫﻢﻋﻘﯿﺪﻩ ﻫﺴﺘﻨﺪ
- ﺑﻪ ﻣﺎ ﺁﺭﺍﻣﺶ میدﻫﻨﺪ
- ﻭ ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﮐﻪ ﻣﺨﺎﻟﻒ ﺑﺎ ﻋﻘﯿﺪﻩ ﻣﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ
- ﺑﻪ ﻣﺎ ﺩﺍﻧﺶ؛
- ﺁﺩﻣﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﻟﺬﺕ ﺑﺮﺩﻥ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﯽ
- ﺑﻪ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻧﯿﺎﺯ ﺩﺍﺭﺩ
- ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﺮﺩﻥ
- ﺑﻪ ﺩانش؛
۱۳۹۶ اردیبهشت ۲۹, جمعه
بار دیگه انتخابات!
- با خودم عهد کرده بودم دیگه وارد بحث های سیاسی انتخابات نشوم! ولی نمی دونم چرا فکر کردم ادم ها تغییر کرده اند و می توان ابراز عقیده کرد! ولی اشتباه بود....
- بیشتر افراد فقط کارشان شده اینکه خبری بدستشان برسه و بدون هیچ تاملی در صحت و سقم ان و یا حتی منطقی بودن ان خبر فوری انرا توییت کنند و برای همدیگه ارسال کنند! یه عده ایی هم از اینجور افراد و مخصوصا اینجور جوان ها سوءاستفاده می کنند و با تحریک بیشتر از شور و هیجانشان به نفع خودشان استفاده کنند!
- خیلی جالبه تقریبا اکثر کسانی که دم از ازادی عقاید و ارا می زنند تا متوجه تفاوت نظر می شوند بشدت جبهه گیری می کنند و با انگ زدن سعی در کوبیدن فرد مقابل را دارند و می خواهند به هر نحوی محوش کنند!
- چرا نباید تحمل مخالف خود را داشته باشیم؟
- به خودم می گویم نتیجه هر چه باشه من به ارا مردم احترام می گذارم.
۱۳۹۶ فروردین ۲۹, سهشنبه
۱۳۹۶ فروردین ۱۳, یکشنبه
اولین پست سال 1396
- سال 1396 هم شروع شد و امروز سیزدهمین روزش هم از نیمه گذشته!
- نوروز یعنی هیچ زمستانی ماندنی نیست...
- سال نو، احساس نو، زندگی نو...بهاری شدن را باید با تغییر در عادت های بد شروع کرد! هم چنین تغییر در الویت ها باعث تغییر در زندگی می شود!
۱۳۹۵ اسفند ۲۳, دوشنبه
خواستگاری عجیب ادمها!
- خواستگاری عجیب در تاکسی! کل حرفا چهل دقیقه طول کشید و پاسخ منفی هم داده شد!
- اگرچه معلوم بود به کسی که انی پیشنهاد ازدواج میده نمیشه اعتماد کرد ولی یه حسی قلقلکش میده کاش بیشتر ادامه پیدا کرده بود!
- خیلی حرفا بی جواب مونده!!!!
۱۳۹۵ اسفند ۹, دوشنبه
یاد بود نهم اسفند
- نهم اسفند 95 یعنی چند سال؟ سالیان سال به یاد نهم اسفندها هستم و ساعت 12:30 ظهر !
- تنهایی... تلفن ناگهانی... صندوق پستی ... عشق
- ایا درست اعتماد کردم با غلط! گاهی هرچند از رخ دادن یک اعتماد در زندگی متضرر می شیم ولی ازش راضی هستبم!
- فکر می کنم همانطور که "نهم اسفند" از ذهن من پاک نمیشه تو هم به یادش هستی!
۱۳۹۵ بهمن ۲۷, چهارشنبه
گنجینه های روی زمین!
- با ارزش ترین گنجینه های روی زمین
- انسان هایی هستند
- که وقتی با نگاهت با انها ارتباط برقرار می کنی،
- اولین احساس شان اینست که باید لبخند بزنند...
۱۳۹۵ بهمن ۱۱, دوشنبه
۱۳۹۵ دی ۲۵, شنبه
نهمین سال تولد "عمرگذر"
- عمر گذر یک سال دیگه هم پشت سر گذاشت! خوشحالم که هنوز هم گاه گاهی می توانم بیایم اینجا و بنویسم هر انچه در ذهنم هست و صفحه ایی برای نگارش افکار، دلنوشته ها، حرف های دیگران و ... را دارم!
- در این سالگرد باز هم یاد اوری می کنم ادم هایی که منطق را درس میدهند بی منطقی می کنند و حرف و استدلال ها را انگونه بیان می کنند که نفعشان در ان هست! کاملا معلوم است که اینها عالم به علم نیستند و فقط نشخوارکننده های علم اند!
- در این روزها هاشمی رفسنجانی هم به رحمت خدا رفت و فردا مراسم شب هفت اوست. شاید یه روزی نظرم را در مورد ایشان نوشتم و انچه از اول انقلاب تا کنون در ذهنم باقی مانده و شاید هم ننویسم! ... رحمت خدا بر او باد، روحش شاد.
- چند روزی هم هست که جراحی لثه انجام دادم و حال جسمانی چندان مساعدی ندارم! مخصوصا دیروز که با افت قند شدید روبرو بودم و حال خیلی بد!... ( این جمله را برای ثبت حال و وضعیت جسمانی در تاریخ عمرم نوشتم، تا ببینم سال دیگه در این روز چه وضعیتی دارم!) ...
- زیاده عرضی نیست و به جز دوری شما ملالی نیست!
اشتراک در:
پستها (Atom)