۱۳۹۴ دی ۷, دوشنبه

دور از هم، در دل هم

حکایت دوستان و ما، حکایت برکه و ماه است... دور از هم ولی در دل هم!...

۱۳۹۴ دی ۳, پنجشنبه

از ماست که بر ماست

تبر وقتی وارد جنگل شد درختان ناله زدند:
 " نگاه کن دسته اش از ماست"
این است واقعیت روزگارمون !!!

۱۳۹۴ آذر ۳۰, دوشنبه

یلدای 1394

  • اون شب ها، یلدا واقعا یلدا بود؛ بیشتر وقتا عموها و بچه هاشون و ... میومدن خونه ما! وقتی هندوانه با سینی و چاقو میومد وسط همه یه نیتی می کردیم و زل میزدیم بهش که ببینیم قرمزه یا نه؟ اگه قرمز بود هورا می کشیدیم و اگه رنگش یه صورتی کم رنگ بود همه با هم اه اه اه می گفتیم  ولی باز با همه بی مزه گیش به دهنمان شیرین میومد! شاهنامه خوانی پدر از ده تا هندوانه شیرین برایمان شیرین تر بود! سر و صدای  مسابقه اسم فامیل و نقطه بازی و ... با صدای تخمه شکستن های بزرگترها قاطی می شد و بعضی وقتا جر زنی ها بازی را به هیاهو می کشوند پدر می گفت بسه دیگه همه برنده شدن، حالا بیاین فالتون را بگیرم! اونهایی که جوونتر بودن و در فکر عشق و عاشقی صدای تلپ تلپ قلبشون خبر از نیت درونشون میداد و پدر بسیار زیبا غزلی از دیوان حافظ را میخوند و در پایان می گفت انشاءالله به مراد دلتون برسید وهمیشه یکی به شوخی می گفت اسمش مراد نیست! و شلیک خنده و هیاهو دوباره بلند می شد!...
  •  امشب یلداست، هندوانه هم قرمز هست ولی جای خالی پدر و عموها و ... باعث می شه شیرینی هندوانه به دهانم مزه نداشته باشه! به یاد غزل خوانی پدر تفعلی به حافظ می زنم و چنین پاسخم میده :
  • حسب حالی ننوشتی و شد ایامی چند 
  • محرمی کو که فرستم به تو پیغامی چند






۱۳۹۴ آذر ۲۵, چهارشنبه

تلخ ناک

تلخ است همه فکر کنند سرت شلوغ است و تنها خودت بدانی چقدر تنهایی....

۱۳۹۴ آذر ۱۶, دوشنبه

همانند دریا

از دریا بیاموزکه غرقش کنی، هر که را که از حدش گذشت... !!!

۱۳۹۴ آذر ۱۴, شنبه

زندگی کوتاه است!

  • از یه جایی به بعد دیگه بزرگ نمی شیم، پیر می شیم! از یه جایی به بعد دیگه خسته نمی شیم، می بریم!  از یه جایی به بعد دیگه تکراری نیستیم، زیادی هستیم!  زندگی خیلی کوتاه است، گاهی چنان زندگی می کنیم گویا قراره سالیان سال باشیم! قرار نیست به همه ارزوهامون برسیم! زندگی مسابقه دو نیست. افق خیلی دوری را برای خودمان تجسم نکنیم که برای رسیدن به ان مجبور به دویدن شویم، دویدنی که باعث شه زیبایی های اطرافمون را نبینیم و وقتی چشم باز کنیم بینیم انقدر خسته و فرسوده شده ایم که دیگه برایمان فرقی نمی کنه به ارزوهامون رسیدیم یا نه؟
  •  زندگی کوتاه است...