پاییز من; موسم هزار رنگ برگها, رفیق عصرهای بارانی و دلتنگی های بی پایان ... سفرت بخیر ... به تلاقی یلدا که رسیدی سلام مرا به زمستان برسان... از موسم نو برایم طلب مهربانی کن; طلب روزگاری به سپیدی برف سنگین میانههای بهمن, به گرمای دل انگیز زیر کرسی چوبی کنج هشتی خانه مادر بزرگ... سفرت بخیر خزان مهربان...وعدهی ما انتهای کوچهی شهریور سال١٤٠٠