۱۳۹۰ دی ۵, دوشنبه

ای بی انصاف ها!

  • این پیام  را برایم فرستادند :

  • گر تو را با ما تعلق نیست
  • ما را شوق هست
  • گر تو را بی ما صبوری هست
  • ما را تاب نیست
  • وقتی خواندمش زیر لب زمزمه کردم ای بی انصاف ها!

۱۳۹۰ دی ۳, شنبه

اگر " فرهاد " باشی... زندگی " شیرین " است

  • زندگی " باغی " است
  • که با " عشق " باقی است
  • "مشغول دل " باش 
  • نه " دل مشغول "
  • بیشتر "غصه های" ما
  • از "قصه های  خیالی "  ما ست
  • پس بدان اگر " فرهاد " باشی
  • زندگی " شیرین " است.

۱۳۹۰ دی ۱, پنجشنبه

از رنجی که می بردم!

  • خیلی سخته در دلت اشوبی بر پا باشه و مجبور باشی برای دلداری و حفظ ارامش دیگران پنهانش کنی. اشکها سرازیر بود و از این همه لطف و محبت درمانده بودم... به نظرشان خبر خیلی غیرمنتظره بود ولی من که  از مدتها قبل منتظرش بودم طبیعی و عادی بود... مخصوصا اینکه باز هم مورد لطف خدا قرار گرفتم و دیدم در عالم خواب آن تغیر و تحولی را که رخ داد...
  • اینک نمی دانم چه حالی دارم و وقایع را چگونه تفسیر کنم ولی خیلی خیلی از خدا سپاسگزارم که همیشه لطفش شامل حالم می گردد و رحمتش را از من دریغ نمی دارد...
  • تحمل یک کوته فکر و احمقی بر مسند ریاست خیلی سخته، مخصوصا اینکه مجبور باشی تحملش کنی!  خدا را شکر از رنجی که می بردم ازاد شدم.

بزرگی روحت را میان دستانت پنهان کن ، که بزرگ بودن میان مردم کوچک سخت است!

۱۳۹۰ آذر ۲۶, شنبه

بی محتوا

  • بعد از 10 ماه شورا تشکیل شد! همون بهتر که اینجور شوراها تشکیل نشه. از ادمایی که اونجا نشستند و هیچ نظری نمی دن و یا اصلا حالیشون نیست چی داره تصویب می شه حالم بهم می خوره. از ظهر تا حالا احساس بدی دارم مخصوصا وقتی یادم به اون " ش ه ب ا ن و ف رح "  و ندیمه اش! می افته حالم بدتر و بدتر می شه!
  • از بس بی محتوا بود نمی شه براش اسمی هم پیدا کرد!

۱۳۹۰ آذر ۲۵, جمعه

دلتنگتم

  • ارزش قطره های باران را گلهای تشنه می دانند و قدر دوستان خوب را دلهای تنگ...
  •  
  • دلم برات تنگ شده...

۱۳۹۰ آذر ۱۱, جمعه

نکته18

  • به کسی اعتماد کن که بتواند سه چیز را در تو تشخیص دهد :
  •  
  • اندوه پنهان شده در لبخندت را
  • عشق پنهان شده در عصبانیتت را
  • و معنای حقیقی در سکوتت را